من شنیدم که شما فصل بهاری آقا
به دل خسته ی ما صبر و قراری آقا
عمر امسال گذشت و خبری از تو نشد
هوس آمدن این جمعه نداری آقا ؟
در هیاهوی شب عید ، تو را گم کردیم
غافل از اینکه شما اصل بهاری آقا
راستی بی نفست حال که تحویلی نیست
چه شود سر به سر خسته گذاری آقا
هفت سین ، سین سرور قدمت کم دارد
زرد هستیم اگر سبز نباری آقا
نظرات شما عزیزان:
مهري
ساعت10:50---23 ارديبهشت 1392
هانیه
ساعت1:41---21 ارديبهشت 1392
بشار
ساعت11:31---16 ارديبهشت 1392
برخی آدمها به یک دلیل از مسیر زندگی ما می گذرند
به ما درسهایی بیاموزند
که اگر می ماندند هرگز یاد نمی گرفتیم !
بشار
ساعت13:28---11 ارديبهشت 1392
مادرم !
نام و یاد شیرین تو مرا بر بام خاطرات می کشاند .
در جنوبی ترین نقطه ی دلم تو را همیشه می بینم که در هیأت یک ستاره برایم دست تکان می دهی ... و من بزرگ می شوم ، قد می کشم ، از ابرها می گذرم ...
ماه به من لبخند می زند و بال می گیرم ، ستاره ها پروانه می شوند و به دور سرم می رقصند ...
و من از همان اول می دانستم که با تو بودن یعنی تاج سر داشتن ، بزرگ شدن ، به اوج رسیدن ...
و در صدای آفرینش جاری شدن !
یعنی در سایه سار عشق آرمیدن ...
مهربان ترینم روزت مبارک !
فروزنده
ساعت14:22---7 ارديبهشت 1392
سلام مهربان
ممنون که یادم کردی
مرتضی
ساعت8:07---6 ارديبهشت 1392
سلام مرسی شما هم لینک شدی خوشحال شدم تشریف آوردین باز هم دیدگان ما منتظر قدمهای شما هست
بشار
ساعت12:18---5 ارديبهشت 1392
در آیینه ، به خود آمدم !
پس
خود را خوب بشناسیم
خوب را به خود بشناسیم ...
فروزنده
ساعت23:06---4 ارديبهشت 1392
سلام قاصدک مهربان
خیلی زیبا بود .لذت بردم
فروزنده
ساعت21:20---2 ارديبهشت 1392
سلاااااااام بر قاصدک پروازی ام
کجا بودی مهربان ؟
میدونی چقدر منتظرت بودیم ؟
خوش آمدی ...حوش آمدی
امیدوارم خوب شده باشی ...